حسرت داشتن، چیزی ابدی و تلخ است .
حسرت نبودن ، نخواستن، نرسیدن...
مانند ، حسرت داشتن تو،
در حالی که تو من را نمی شناسی؛
و من هم تو را ندیده ام .
ㅏㅊㅗ ㅠㅠㅇㅓ
من عاشق مشکی بودم ... تا اینکه با اقیانوس آبی چشمهایش آشنا شدم ... متوجه ی غم درونی اش نشدم تا اینکه، فهمیدم چشم هایش مشکی بود و من " آبی میدیدم " ...آبی،آبی،آبی .. من میخواستم که آبی ببینم؟!